لیست اختراعات سهيلا سلحشور كردستاني
در اين اختراع ادعايي نانومايسل هايي از جنس پلي اتيلن گلايكول- فسفاتيديل اتانول آمين به عنوان نانوساختار در سطح آزمايشگاهي تهيه شدند و در هنگام تهيه ي آن ها داروي كوركومين نيز درون آن ها بارگذاري شد.. پس از تهيه ي نانومايسل هاي حامل كوركومين، تست هايي براي بررسي ويژگي هاي ساختاري نانومايسل ها برروي آن ها انجام گرفت. پس از تاييد مناسب بودن ويژگي هاي ساختاري نانومايسل ها، براي بررسي تاثير آن ها در جلوگيري از گلايكه شدن و فيبريل زايي پروتئين ها، نانومايسل هاي حامل دارو در معرض آلبومين گلايكه شده در حضور فروكتوز قرار داده شدند. پس از گذشت 1 ماه و در بازه هاي زماني يك هفته تاثير اين ساختارها بر روند گلايكه شدن پروتئين ها، ايجاد محصولات گلايكيشن پيشرفته و ايجاد صفحات بتا با انجام تست هاي فلوئورسانسي بررسي گرديد و در نهايت مشاهده شد كه نانومايسل هاي حاوي كوركومين توانسته اند تا حد زيادي مانع از تشكيل صفحات بتا و محصولات گلايكيشن پيشرفته شوند.
كيتوگان يك دستگاه تزريقگر بدون سوزن است كه واكسن و ساير داروهاي مايع را از طريق يك منفذ بسيار كوچك و با اعمال فشار زياد و با سرعت زياد، و با ايجاد يك مسير باريك وارد پوست ميكند.
در اين اختراع، يك ابزار نوين براي پاشش پودرهاي پزشكي از جمله پودرهاي بند آورنده خونريزي اختراع شده است كه قادر است به روشي مناسب، پودر را در پروسه هاي جراحي با حداقل تهاجم به محل جراحي و بافت هدف برساند و در صورت وجود نشتي هاي جدي در بافت (oozing) كه در هر نوع جراحي امكان آن وجود دارد. با كمك پودر بند آورنده خونريزي، رهيافتي مطمئن براي كاهش ميزان خونريزي و ريسك هاي حين عمل مي باشد. اساس كار اين ابزار، انتقال و هدايت پودر در ابزار به كمك يك سيال گازي مي باشد. طراحي اين ابزار به صورتي است كه مي تواند مقدار مشخص از پودر را به بافت منتقل كند و درواقع، از هدر رفتن پودر و يا پاشيده شدن آن بر روي ساير بافت ها جلوگيري كند. همچنين طراحي ابزار به گونه اي است كه آسيبي به بافت هاي بيولوژيكي وارد نشود. علي رغم جايگاه پراهميت پودرهاي بند آورنده خونريزي در انواع نشتي هاي حين جراحي، تاكنون ابزار جراحي با حداقل تهاجم كه بتواند پودر را با مقدار دلخواه به بافت منتقل كند، ساخته نشده است.
چسب بافت، اگر لايه ها و صفحات بافت آسيب ديده را سريع به هم بچسباند و زخم را به خوبي تا زمان كامل شدن فرايند ترميم بسته نگه دارد جايگزين مناسبي براي بخيه به شمار مي رود. علاوه بر اين يك چسب بافت بايد زيست سازگار باشد، در فرايند ترميم تداخل ايجاد نكند و به تدريج در بدن جذب شود. گر چه الكيل سيانواكريلات ها قوي ترين چسب هاي بافت شناخته شده در پزشكي اند، كاربرد بسياري از انواع آن براي زخم هاي بافتي منع شده است. زيرا محصولات تجزيه اش در بدن سمي است و واكنش پليمريزاسيون آن گرمازاست و مي تواند سبب آسيب رساندن به بافت ها شود. چسب هاي بر پايه فيبرين نيز همراه با مشكلات بسياري مانند ايجاد پاسخ ايمني و انتقال بيماري خوني از جمله HIV و BSE هستند. قدرت چسبندگي اين دسته از چسب ها نيز در بساري موارد چندان قوي نيست. گزينه هاي ديگري نيز اخيرا مورد تجقيق قرار گرفته اند، كه در اين ميان سيستم چسبي ايده آل است كه در كنار زيست سازگاري و زيست تخريب پذيري بتواند در محيط هاي آبي نيز خواص چسبندگي خود را نشان دهد. در اين طرح ابداعي ، چسب بافت بر پايه بيش پليمر پلي يورتان از ايزوفورون دي ايزوسيانات IPD روغن كرچك (CO) ساخته شد. جهت دست يافتن به خاصيت آبگريزي مناسب و نيز تعداد گروه هاي ايزوسيانات آزاد موجود در پيش پليمر ميزان روغن كرچك در طي 5 مرحله كاهش يافت و پس يافتن تركيب درصد بهينه با انجام تست چسبندگي، ژلي از كيتوسان با نسبتي معين به آن افزوده شد تا خواص چسبندگي و ترميمي اش را اصلاح كند.
يكي از راهكارهاي مناسب هنگام نياز به ترميم بخشهاي اسكلتي، استفاده از كلسيم فسفاتها مي باشد كه جزء گروه سراميكهاي زيست فعال هستند. بيوسراميكها و بنابراين كلسيم فسفاتها موادي بسيار زيست سازگار هستند كه توانايي تشويق و هدايت استخوان سازي را نيز دارا مي باشند و از موادي ساخته شده اند كه بيشترين تشابه به اجزاي معدني استخوان را دارند بنابراين سيمانهاي هيدروليك با قابليت خودگيرش تهيه شده از آنها، كانديدهاي مناسبي براي بازسازي استخوان مي باشند. از آنها به عنوان پركننده استخواني، انتقال دهنده مولكولهاي زيستي و داروها و پوشش ايمپلنتها در ترميم عيوب استخواني استفاده مي شود. متاسفانه استحكام مكانيكي كم، زمان گيرش طولاني ، قابليت تزريق پذيري پايين و از هم گسيختگي آنها در حين گيرش در مواجه با مايعات فيزيولوژيك، كاربرد آنها را محدود كرده و از آنها در مكانهايي كه زياد تحت بار نيستند استفاده مي شود. بدين علت استفاده از پليمرها در ساخت اين سيمانها به منظور غلبه بر برخي از اين كاستيها مورد توجه قرار گرفته است. در اين تحقيق ، سيمان كامپوزيتي كلسيم فسفات - هيالورونيك اسيد بوسيله اختلاط فاز پودري شامل تترا كلسيم فسفات و دي كلسيم فسفات با فاز مايع شامل محلولي از هيالورونيك اسيد با غلظتها و وزن مولكولي متفاوت به دست آمد بدين صورت كه خمير اوليه به درون قالبهاي تفلوني ديسكي شكل (به قطر 6mm و ارتفاع 12mm ريخته شد تا گيرش يابد. استحكام فشاري نمونه هاي خارج شده از قالب پس از 24 ساعت قرارگيري در اينكوباتور 37c و 100 درصد رطوبت اندازه گيري شد و تست تزريق پذيري بر روي خمير سيمانها انجام گرفت. تغييرات فازي در تركيب سيمانف تغييرات ايجاد شده در گروههاي شيميايي موجود در سيمان و همچنين ريز ساختار آن قبل و پس از قرارگيري نمونه ها در محلول شبيه سازي شده با مايعات بدن (SBF) در يك بازه زماني 21 روزه، به ترتيب با استفاده از پراش اشعه ايكس XRD، طيف سنجي مادون قرمز (FTR) و ميكروسكوپ الكتروني روبشي (SEM) مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان دادند كه استحكام فشاري و تزريق پذيري در سيمانهاي كامپوزيتي به ميزان چشمگيري افزايش يافته است. نتايج XRD و FTIR تبديل فازهاي اوليه (واكنشگرها) با گذشت زمان به فاز آپاتيتي را تاييد كردند و تشكيل كريستالهاي سوزني شكل هيدروكسي آپاتيت و ساختار متخلخل با گذشت زمان در تصاوير SEM كاملا مشهود است.
توليد و كاربرد پوشش هاي زخم مقوله بسيار مهم و مورد توجهي است. يكي از كاربردهاي عمده اين پوششها در درمان زخم هاي سوختگي است. در زخم هاي سوختگي شديد تقريبا تمامي سطح پوست تخريب شده و خطر مرگ تا حد زيادي افزايش مي يابد. سالانه زندگي افراد زيادي به واسطه سوختگي ها در معرض تهديد قرار مي گيرد لذا بهبود روش هاي درمان اين زخم ها از اولويت بالايي برخوردار است. هدف از انجام پروژه حاضر بررسي چگونگي استفاده از سه ماده بيولوژيكي ژلاتين، كيتوسان و كندروتين 6 سولفات بر روي پايه اي از مش نايلون به عنوان جايگزين پوستي موقت در درمان زخم هاي سوختگي مي باشد. درصدهاي مختلفي از اين سه ماده بر روي سطح نايلون پوشش داده شدند تا تاثير آنها در بهبود خواص زيست سازگاري مورد بررسي قرار گيرد. در مرحله بعد يك پوشش بسيار ظريف از سيليكون را بر روي سطح نايلون ايجاد شد تا نقشي به عنوان اپيدرميس داشته باشد بررسي هاي سميت سلولي براي سنجش ميزان بهبود در زيست سازگاري انجام گرفت. كاشت سلول هاي فيبروبلاست به منظور مقايسه تعداد سلول هاي رشد كرده و ميزان رشد و لنگراندازي سلول ها بر روي سطح به عنوان قدم بعدي در نظر گرفته شد. نتايج بررسي ها نشان داد كه كيتوسان تاثير منفي در بهبود خواص زيست سازگاري دارد ولي ژلاتين و كندروتين 6 سولفات به ميزان زيادي موجب بهبود اين خواص مي شوند. در يك تركيب 50 درصد ژلاتين و 50 درصد كندروتين 6 سولفات بيشترين تعداد سلول هاي رشد كرده بر روي سطح قابل تشخيص است. براي بررسي مورفولوژي و ميزان رشد سلول ها بر روي سطح بررسي هاي ميكروسكوپ الكتروني عبوري بر روي سطح نمونه ها انجام گرفت كه اين بررسي ها نشان داد كه بيشترين ميزان رشد و لنگراندازي سلول ها بر روي سطح در تركيب 78 درصد ژلاتين و 11 درصد كندروتين 6 سولفات صورت مي گيرد. براي بررسي خواص مكانيكي جايگزين ساخته شده تست كشش بر روي آن انجام گرديد و داده ها با داده هاي مربوط به پوست مقايسه گرديد. بررسي ها نشان داد در مورد پارامتر مدول الاستيسيته توافق نسبي خوبي برقرار مي باشد.
موارد یافت شده: 13